تاریخ بیهقی به عنوان یکی از مهمترین متون تاریخی ادبی بیش از هر چیزی به دلیل
راستگویی بیهقی و عدم جانبداریاش ستوده شده است، اما در این مقاله بر آن هستیم تا نشان
دهیم بیهقی در برخی موارد به دلایلی از گفتن بعضی مطالب خودداری کرده است . برای انجام
این کار با تعدیل رویکرد روایتشناختی ژرار ژنت در زمینه زمان از روش تازهای بهره بردهایم.
به ظاهر در تاریخ بیهقی رویدادها به ترتیب زمانی ارائه شدهاند اما گاهی انبوه روایت های
گذشتهنگر و آینده نگر شکاف های زمانی جاافتاده را پر میکنند. با مطالعه روایت شناختی شکل
زمانی پیچیده 522 صفحه آغازین کتاب با شکاف هایی مواجه شدیم که هیچ گونه گزارشی
درباره آن ها ارائه نشده است و یا اگر گزارشی درباره آن ها وجود دارد کوتاه است و محل تأمل.
در ابتدا بخش مورد نظر را به 71 کلانپاره زمانی تقسیم و با استفاده از نقاط آغاز و پایان آن ها،
شکاف های مورد نظر را استخراج کردهایم. آنگاه با مقایسه دادههای تاریخ بیهقی و سایر متون
تاریخی به تحلیل محتویات احتمالی برخی شکافها پرداخته ایم . در پایان به رابطه شکاف های
زمانی و اعتبار راوی توجه مختصری کردهایم و نتیجه گرفتهایم که این گزارش / تفسیر / ارزیابی
ناقص یا اندک، اعتبار روایی بیهقی را تاحدودی مخدوش میسازد.
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله: تخصصي تاریخ اسلام دریافت: 1396/5/28 | ویرایش نهایی: 1398/9/18 | پذیرش: 1396/5/28 | انتشار: 1396/5/28 | انتشار الکترونیک: 1396/5/28
Ragheb M. "The Function of Chronological Gaps in Narrator Reliability at First Part of Available Tarikh_i Bayhaqi"
. مطالعات تاریخ اسلام 2016; 7 (27) :140-173 URL: http://journal.pte.ac.ir/article-1-84-fa.html
راغب محمد. نقش شکاف های زمانی در اعتبار راوی در نیمه نخست تاریخ بیهقی موجود. فصلنامه مطالعات تاریخ اسلام. 1394; 7 (27) :140-173