موضوع این مقاله، نقش سیاسی و اجتماعی طریقت قادریه در کردستان عراق
1931 م.) است. این طریقت و مخصوصاً شاخه برزنجی آن بعد از سقوط - 1350 ق./ 1918 - 1337)
امارت بابان در 1851 م. فرصت یافت تا نتیجه چند سده فعالیت خود را به معرض آزمون بگذارد .
سرانجام در فاصله سال های 1918 تا 1931 م. بالاترین رده های سیاسی به تشکیلات درویشی
قادریه رسید. پرسش اساسی این مقاله این است که چرا طریقت درویشی قادریه توانست در
کردستان عراق به مرکزیت سیاسی و اجتماعی برسد؟
مقاله حاضر با رویکرد جامعه شناسانه و با بهره گیری ا ز نظریه همبستگی اجتماعی امیل
دورکیم، درصدد پاسخ گویی به این پرسش است. محققان با بررسی منابع اصلی طریقت قادریه،
تلاش کرده اند نشان دهند که این تشکیلات منظم درویشی با ایجاد همبستگی اجتماعی در جامعه
بحران زده کردستان عراق توانست به بالاترین مرتبه سیاسی و اجتماعی برسد.
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله: تخصصي تاریخ اسلام دریافت: 1396/5/27 | ویرایش نهایی: 1398/9/18 | پذیرش: 1396/5/27 | انتشار: 1396/5/27 | انتشار الکترونیک: 1396/5/27