تاریخ نگری مورخان افغانستانی در دو قرن نخست (۱۸ ،۱۹) متأثر از سنت تاریخ نگاری اسلامی بوده و آثار شان از دو حالت خالی نیست: یکی زندگی و تجریه زیست و دوم دوگانگی و تعارض میان جهان سنتی و مدرن. درضمن شناخت مورخان این دوره از گذشته های باستانی افغانستان به ویژه پیش از اسلام، مملو از افسانه، اسطوره و داستان های غیر واقعی است؛ اما درباره تحولات معاصر به خصوص عصر خودشان اطلاعات قابل تأملی را ارائه داده اند. در تاریخ نگری آنان نیز نوعی تقدیرگرایی، جبر تاریخی و تقدس گرایی دیده شده است همچنین به رخدادها و وقایع تاریخی نگاهی اسطوره ی و نخبه گرا دارند. مورخان قرن (۲۰) بیشتر تاریخ نگری شان متأثر از ملی گرایی بوده و برای شهروندان کنونی افغانستان، تاریخ پنج هزار ساله همراه با نژاد آریایی را قایل شده اند و براساس همین نگرش برای سر زمین افغانستان فعلی دوره های مشخص تاریخی- دوران باستان آریانا ، قرون وسطی- خراسان و معاصر– افغانستان- گذاشته اند.