استادیار گروه تاریخ، دانشگاه پیام نور ، ahmad.khamiri@pnu.ac.ir
چکیده: (675 مشاهده)
ایرانیان بعد از فروپاشی ساسانیان، مدتها موفق به ایجاد نظم سیاسی نشدند. نخستین دولتی که آنها تأسیس کردند، در خارج از مرزهای ایران بود. این دولت گرایشی به ایرانیگری نداشت، اما تأکید منابع بر نژاد بنیانگذار آن، نشانگر اثرات پیشینۀ تاریخی او بر ساختار دولت تازهتأسیس است. مسئلۀ اصلی مقاله آن است که چگونه عبدالرحمنبن رستم بسیار فراتر از مرزهای سیاسی- جغرافیایی ایران، با استفاده از آموزههای اسلامی توانست یک دولت موروثی تشکیل دهد؟ این پژوهش نشان میدهد که عبدالرحمن با استفاده از اندیشههای خوارج و بهویژه اباضی و تأکید آنها بر اصل فضیلت و تضاد عرب- بربر فضای سیاسی- اجتماعی، زمینههای لازم را برای تشکیل یک دولت جدید در شمال آفریقا فراهم کرد. شاید او در آغاز به اصول اباضیه پایبند بود، اما پس از انتخاب فرزندش عبدالوهاب به عنوان جانشین خود، راه دیگری را پیمود؛ هرچند بهطور قطع نمیتوان این کار او را متأثر از پیشینه خانوادگیاش دانست.
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله: تخصصي تاریخ اسلام دریافت: 1402/2/4 | ویرایش نهایی: 1402/7/25 | پذیرش: 1402/4/10 | انتشار: 1402/4/10 | انتشار الکترونیک: 1402/4/10