تجزیۀ سیاسی ماوراءالنهر در ادوار سهگانۀ ازبکی، تزاری و بلشویکی
|
فهیمه ابراهیمی* |
استادیار، دانشگاه علامه طباطبائی، گروه تاریخ ، sfebrahimi@atu.ac.ir |
|
چکیده: (903 مشاهده) |
سرزمین ماوراءالنهر با وجود پیوستگی جغرافیایی- فرهنگی و سیاسی با ایران، پس از قرون میانه سرنوشت متفاوتی یافت. مهمترین وجه تمایز آن دو، در یکپارچگی قدرت سیاسی در ایران و تکثّر حوزههای قدرت در ماوراءالنهر بود. این سرزمین در قرون گذشته بارها تمرکز سیاسی را تجربه کرده بود، اما قرن دهم قمری را باید نقطه پایان یکپارچگی سرزمینی آن بدانیم. از این زمان، در طول چهار قرن تجزیه سیاسی و سرزمینی بهتدریج بسط یافت و در نهایت در گستردهترین شکلش در دوران شوروی تثبیت و در قالب نزاعهای داخلی به امروز نیز کشیده شد. مسئلۀ اصلی نوشتار حاضر این است که علل تداوم و تثبیت تجزیۀ قدرت سیاسی در دوران جدید تاریخ این سرزمین چه بوده است؟ پاسخ آغازین ما این است که «غلبه ساختار سیاسی بدوی در میان ازبکان، نگرانی از واکنش قدرتهای رقیب به تصرف یکپارچه منطقه در عهد تزاری، بیم شکلگیری هویت یگانه ملی و خروج از سلطه استعماری در این دوره و عهد شوروی، موجب تداوم تکثر سیاسی و حتی تمرکزستیزی گردید».
|
|
واژههای کلیدی: آسیای مرکزی، ازبکان، تجزیه سیاسی، شوروی، روسیۀ تزاری، ماوراءالنهر |
|
متن کامل [PDF 1015 kb]
(724 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تاریخ آسیای میانه و ققفاز دریافت: 1401/7/4 | ویرایش نهایی: 1402/1/15 | پذیرش: 1401/10/29 | انتشار: 1401/10/10 | انتشار الکترونیک: 1401/10/10
|
|
|
|