مسئله جعل، از پدیده ها و آسیب های مورد بحث در تاریخ حدیث و به طورکلی تاریخ اسلام است. نوع نگاه به پدیده جعل در تقریر سنتی از آن، از پیش فرض هایی چون «تلقی بسیط» ، «ماهیت راه حلی» و «عدم تمایز سنت واقعه و محکیه»، در امان نمانده است. واقعیت آن است که شناخت جعل، بدون شناخت ساختاری که جعل در آن واقع میشود؛ امکان ندارد. «انظباط ساختار حدیثی»، مبتنی بر عناصری چون «شمول تاریخی»، «محوریّت سند» و «ماهیت گفتاری-نوشتاری» است. در رویکردی انتقادی به تقریر سنتی و در تبیین ضوابط تحلیل جعل در ساختار حدیثی می توان قواعدی چون «عدم تلازم جعل و نقل شفاهی»، «عدم تلازم ضعف و جعل» ، «تمایز ارزشگذاری از نقل» و «ادعای جعل به عنوان آخرین راه حل» را تقریر کرد. به طورکلی، تلاش برای انتساب یک گزارش تاریخی به «جعل»، به عنوان اولین راهحلّ و مبتنی بر رویکرد حذفی، قابل قبول نیست.
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله: تخصصي تاریخ اسلام دریافت: 1398/11/1 | ویرایش نهایی: 1400/3/8 | پذیرش: 1399/6/4 | انتشار الکترونیک پیش از انتشار نهایی: 1399/10/7 | انتشار: 1399/7/10 | انتشار الکترونیک: 1399/7/10
Ahmadi M H. A critique of the traditional interpretation of the theoretical concept of "fabrication of hadith". مطالعات تاریخ اسلام 2020; 12 (46) :31-52 URL: http://journal.pte.ac.ir/article-1-572-fa.html
احمدی محمدحسن. نقدی بر تقریر سنتی از مفهوم نظری «جعل حدیث». فصلنامه مطالعات تاریخ اسلام. 1399; 12 (46) :31-52